کد مطلب:33478 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:191

این گونه تعابیر به ظاهر بدبینانه در قرآن هم واردست











جواب این است كه توجه به این گونه اوصاف به ظاهر تیره، با توصیف قرآن از انسان نیز هم آوایی دارد. البته انسان تكریم شده ی خداوند است و خداوند به تصریح می فرماید:

و لقد كرمنا بنی ادم و حملنا هم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی كثیر ممن خلقنا تفضیلا (الاسراء، 70)

ما بنی آدم را تكریم نموده ایم و طیبات را روزی آنان كرده ایم و ایشان را بر بسیاری از مخلوقات فضیلت و برتری بخشیده ایم.

اما در قرآن اوصافی كه به ظاهر ذم انسان هستند بیشتر از اوصافی است كه بر مدح او دلالت دارند. از نظر خداوند كه خالق آدمی است، انسان، موجود ضعیفی است

خلق الانسان ضعیفا (النساء، 28)

انسان موجود حریصی است.

ان الانسان خلق هلوعا (المعارج، 19)

[صفحه 47]

انسان موجود كم تحمل و بی تابی است:

اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخیر منوعا (المعارج، 20 و 21)

اگر حادثه ی ناگواری به او برسد بی تابی و جزع می كند و اگر خیر و نعمتی به او برسد، آن را از دیگران دریغ می دارد.

انسان موجود خود خواه و جدال گری است:

و كان الانسان اكثر شی ء جدلا (الكهف، 54)

در ابتدای سوره ی فجر خداوند به فجر و لیال عشر سوگند می خورد و سپس داستان طغیان ثمود و فرعون را باز می گوید و بعد می فرماید:

فاما الانسان اذا ما ابتله ربه، فاكرمه و نعمه فیقول ربی اكرمن و اما اذا ما ابتله فقدر علیه رزقه فیقول ربی اهانن (الفجر، 15 و 16)

پس اگر خداوند آدمی را بیاموزد و نعمت خود را بر وی فرو ریزد، او بی درنگ لاف می زند و ادعا می كند كه من در چشم خداوند عزیزم و به همین جهت است كه بر من نعمت باریده است و اگر خداوند آدمی را آزمایش كند و روزی را بر وی تنگ بگیرد او چنین نتیجه می گیرد كه خداوند با من بی مهری كرده و مرا خوار داشته است.

خداوند سپس می فرماید: «كلا..». این محاسبات باطل است. چنین نیست كه اگر كسی در این جهان بی نوا و تهی دست و كم روزی بود، مورد بی مهری خداوند باشد، یا اگر متنعم و كامكار بود مورد مهر و اعزاز و تكریم خداوند باشد. این نتیجه گیری های خود خواهانه از آن انسانی است كه می خواهد حتی خداوند را نیز مایه ی ارضاء و اشباع خود خواهی های خود قرار بدهد و با به دست آوردن اندك نعمتی، ماوراء طبیعت را هم با خود بر سر مهر بنمایاند. در قرآن باز هم می توان اوصاف دیگری نظیر این گونه اوصاف، پیدا كرد.

[صفحه 48]

بلی، خداوند به آدمی الهام فجور و تقوا كرده، یعنی به او هم نیكی و هم بدی را آموخته است. خداوند تقوا را شرط كرامت انسان قرار داده و از این حیث میان زن و مرد تفاوتی قائل نشده است:

ان اكرمكم عندالله اتقكم (الحجرات، 13).

خداوند آدمیان را تكریم كرده و از طیبات روزی داده و بر كثیری از مخلوقات خود فزونی و برتری بخشیده است. مع ذالك این هم درست است كه انسان ضعیف است، ظلوم و جهول است، حریص و طماع و بی تاب و خودخواه و... است. این توصیفات را خداوند كه خالق و معمار وجود ما آدمیان است ذكر می كند.

در متون دینی، انسان را به عنوان موجودی بسیار رفیع، فرشته خصال و به خودی خود صدر نشین خلقت توصیف نكرده اند. دست كم در متون دینی این گونه اوصاف در كنار آن گونه اوصاف ظاهرا مذموم جلوه و نمایشی ندارند و حداقل این نكته در قرآن و نهج البلاغه صادق است.


صفحه 47، 48.